... بعضی وقتا

... بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه
... محکم بغلت کنه
... بذاره اشک بریزی راحت شی
“بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم

navid یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:59 ب.ظ

نظرات 2 + ارسال نظر

سعید دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:55 ب.ظ http://havayetoo.blogfa.com/

سلام
ممنون
انشاا...قسمت تو هم میشه .....

خیلی خوشحال شدم

با افتخار لینک شدی

موفق باشی

behnaz دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 07:49 ب.ظ http://hehpmygod.blogfa.com

سلام دوست عزیز. ممنون از حضورت در وبم. و همچنین ممنون از اظهار نظرت در مورد خودم. من کشته مرده ی اینجور اعتقاداتم. نمیدونم که من را از نزدیک دیدی یا ندیدی اما نمیدونم چه طوری به این چیزایی که میگی پی بردی. خسیس بودن اصلا تو وجودم وجود نداره. حتی یه ذره. آره درست میگی هنوز اونقدر که باید نمی فهمم و دنبال فهمیدن چیزای بیشتری هستم . من تشنه ی فهمیدنم. بعدم شما که از ساعات نت اومدن من خبر نداری که من از اون موقع که میام خونه ای دی اس الم فعاله تا شب. اما در مورد اعتماد بنفس زدی تو هدف . اره خیلی پایینه باید روش کار کنم..
میدونی خیلی از ماها وقتی یکی را توی نقطه اوج می بینیم سعی می کنیم با نیش و کنایه بهش سرکوفت بزنیم و خوردش کنیم و من دلم از همینا به درد اومده که رفتم سراغ خدا. همین
بازم ممنون. یاعلی راستی پروفیلتم فعال نیس که بخونیم.