...تو رو می پرستم

منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم ...

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بشینم سر رو شانه هایت بگذارم ...

از عشق تو ... از داشتن تو ... اشک شوق ریزم ...

منتظر لحظه ای هستم ...

لحظه ای مقدس ... منتظر لحظه ی پیوند ...

که تو را در اغوش گیرم ...

بوسه ای از سر عشق تقدیم تو کنم ...

و با تمام وجودم عشقم و قلبم را به تو هدیه کنم ...

آری من منتظرم ...

منتظر لحظه ای پاک و مقدس

که به تو بگویم هستی ام ...

هم نفسم ...

مونس شب های بی قراری ام ...

من دوستت دارم ...

و عشقم و وجودم را به تو تقدیم میکنم ...

آری من عاشق توام ...

 و عاشقانه تو را می پرستم ...  

نظرات 1 + ارسال نظر
pany شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:16 ب.ظ http://www.shaahzade73.blogfa.com

بغض نیمه کاره

تکرار دروغ هایت

گلویم را می فشارد

چشم هایم را می بندم

از ساده لوحی بی شرم خاطراتم بیزارم

آنگاه که از خودم می پرسم:

«هنوز دوستم دارد؟!...حتی به دروغ-»

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد